کتاب باباگوریو

رمانی برای همیشه. از خوندنش راضیم. ۳۰-۴۰ صفحه ی اول به تمامی به توصیف خسته کننده ی شخصیتها اختصاص داشت که رد کردم یه قسمتهاییش رو. اوایلش کلن زیاد جذاب نیست ولی هرچی به آخر نزدیکتر میشه بیشتر جذاب میشه. یکهو وارونه ت میکنه. آدم رو توی زندگی پاریسی فقیرانه و مجللی که توصیف میکنه غرق میکنه. پره از توصیفات و نکات شبه اخلاقی که آدم رو به یاد داستانهای قدیمی میندازه. و هم جدید شاید، وقتی که توی جزیی ترین رفتار شخصیت ها دقیق میشه. یه رمان قرص و محکم که با سرعت کم شروع میشه و کم کم سرعت میگیره. دو هفته ای رو درگیرش بودم توی مترو و این ور و اونور.
زندگی رو خوب دیده. بی تعارف اونطوری که هست و فکر میکنم که باید دیدش. به خاطر این موضوع نمیتونم خوندنش رو به خیلیها پیشنهاد کنم که طاقت بی پرده دیدن زندگی و اجتماع رو ندارند.
کتابی نیست که دوباره بخونمش ولی به یک بار خوندنش واقعا می ارزه.

هیچ نظری موجود نیست: